معنی زخم آور
زخم آور
((زَ خْ. وَ))
مطرب، کسی که بر ساز زخمه می زند
تصویر زخم آور
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با زخم آور
شرم آور
شرم آور
خجالت آور
فرهنگ واژه فارسی سره
رزم آور
رزم آور
جنگجو جنگاور
فرهنگ لغت هوشیار
زخم خورد
زخم خورد
مضروب، ضربت خورده، مصدوم
فرهنگ لغت هوشیار
زور آور
زور آور
زورمند نیرومند پهلوان، آنکه با دیگری با زور و جبر رفتار کند
فرهنگ لغت هوشیار
شرم آور
شرم آور
آن چه موجب شرم شود خجلت آور
فرهنگ لغت هوشیار
شکم آور
شکم آور
شکم گنده بطین
فرهنگ لغت هوشیار
رزم آور
رزم آور
جنگاور، جنگ جو، رزم آورنده
فرهنگ فارسی عمید
نام آور
نام آور
دارای نام و آوازه، معروف، مشهور، نامدار
فرهنگ فارسی عمید
شرم آور
شرم آور
شرم آورنده، آنچه سبب شرمندگی شود، خجلت آور
فرهنگ فارسی عمید