معنی زجر تصویر زجر زجر ((زَ)) منع کردن، راندن، طرد کردن، بانگ زدن، نهی، شکنجه، آزارمنع کردن، راندن، طرد کردن، بانگ زدن، نهی، شکنجه، آزار فرهنگ فارسی معین