جدول جو
جدول جو

معنی زجاجیه

زجاجیه((زُ یِّ))
مایع ژلاتین مانندی که بین عدسی و شبکیه قرار دارد
تصویری از زجاجیه
تصویر زجاجیه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با زجاجیه

زجاجیه

زجاجیه
ماده ای شفاف شبیه به ژلاتین که در حفره درونی کره چشم بین عدسی و شبکیه جای دارد
فرهنگ لغت هوشیار

زجاجیه

زجاجیه
ماده ای شفاف شبیه ژلاتین که در حفرۀ درونی کرۀ چشم بین عدسی و شبکیه قرار دارد
فرهنگ فارسی عمید

زجاجیه

زجاجیه
نام مدرسه ای بحلب و آنرا ابوالربیع سلیمان بن عبدالجبار بن ارتق بناکرده است. محمد کردعلی در خطط الشام آرد: مدرسه زجاجیه را بدرالدوله سلیمان بن عبدالجبار صاحب حلب و بقولی عبدالرحمان بن عجمی برای اصحاب شافعی بنا کرده است. اما مردم حلب که بیشتر شیعی مذهب بودند با ساختمان این مدرسه مخالف بودند و لذا آنچه روزها از مدرسه مذکور ساخته میشد شبانه مردم آنرا ویران میساختند. بالاخره پس از چندی ساخته و تمام شد اما اکنون از آن مدرسه اثری نیست و بجای آن خانه کرده اند و بنابه نوشتۀ اعلام النبلاء دور نیست مدرسه زجاجیه در محلۀ جلوم واقع بوده است. (از خطط الشام ج 5 ص 104 و 105)
لغت نامه دهخدا

حجاجیه

حجاجیه
یکی از نقاط شهر واسط نزدیک ماوردان. رجوع به تاریخ ابن اثیر ج 7 ص 135شود. و از صفحۀ 125همان مجلد چنین برآید که میان اهواز و بصره بوده است
لغت نامه دهخدا

زجاجین

زجاجین
جَمعِ واژۀ زجاج در حالت نصب یا جر. شیشه گران. بلورسازان: هذا بذاته ینسبک... او فی اتون الزجاجین. (الجماهر ص 225). رجوع به زجاج و زجاجون شود
لغت نامه دهخدا

زجاجیت

زجاجیت
مصدر جعلی است از زجاج و ’َیّت’ مصدری بمعنی زجاجی بودن، شیشه ای بودن، شفاف بودن چون شیشه و آبگینه گون بودن. شفافیت
لغت نامه دهخدا

زجاجله

زجاجله
گورستانیست در قرطبه واقع در محلۀ زجاجله از محله های قرطبه. عبدالله بن عبدالرحمان جلاجلی در این گورستان دفن شده است. (از معجم البلدان). رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا

زجاجی

زجاجی
آبگینه ای شیشه ای، شیشه فروش منسوب به زجاج شیشه یی آبگینه یی
زجاجی
فرهنگ لغت هوشیار