جدول جو
جدول جو

معنی زاغوک

زاغوک
گلی که به جهت کمان گروهه گلوله کرده باشند، مهره کمان گروهه
تصویری از زاغوک
تصویر زاغوک
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با زاغوک

زاغوک

زاغوک
گلی که به جهت کمان گروهه گلوله کرده باشند مهره کمان گروهه
زاغوک
فرهنگ لغت هوشیار

زاغوک

زاغوک
مهرۀ کمان گروهه را گویند یعنی گلی که بجهت کمان گروهه گلوله کرده باشند، (برهان قاطع) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

زاغور

زاغور
لک لک، لقلق، زاغور، حاجی لک لک، پرنده ای است با پاهای بلند و گردن دراز که در جاهای بلند لانه درست می کند و خزندگان و حشرات را شکار می کند، کنایه از سخنان هرزه و یاوه
زاغور
فرهنگ فارسی معین

زادوک

زادوک
ده کوچکی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

زالوک

زالوک
غالوک است که مهرۀ کمان گروهه باشد و آن گلوله ای است که از گل سازند و با کمان گروهه و تنگ دهن اندازند، (برهان قاطع)، گلوله ای باشد که از کمان گروهه اندازند و آن را غالوک نیز خوانند، (فرهنگ جهانگیری)
لغت نامه دهخدا