جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با زاغ رنگ

زاغ رنگ

زاغ رنگ
به رنگ زاغ، هر چیز سیاه که به سیاهی پر زاغ باشد، برای مِثال چو روز سپید از شب زاغ رنگ / برآمد چو کافور از اقصای زنگ (نظامی۵ - ۹۰۵)
زاغ رنگ
فرهنگ فارسی عمید

زاغ رنگ

زاغ رنگ
برنگ زاغ. کنایت از شب و هر چیز سیاه:
برآمد زاغ رنگ و ماه پیکر
یکی میغ از فراز کوه قارن.
منوچهری.
چو روز سپید از شب زاغ رنگ
برآمد چو کافور از اقصای زنگ.
نظامی.
همه زیور روم شد زاغ رنگ
بروم اندر آمد شبیخون زنگ.
نظامی
لغت نامه دهخدا

هام رنگ

هام رنگ
همرنگ: (از جمله هفتاد هزار اسپ هام گون هام رنگ هم بالا بودند)
هام رنگ
فرهنگ لغت هوشیار

هزار رنگ

هزار رنگ
چیزی که دارای رنگهای مختف است، گوناگون. یا هزاررنگ برآمدن، بصورتهای مختلف خودراآراستن، یا هزارنگ برآوردن (برآردن)، چیزی رابصورتهای گوناگون ظاهرساختن
فرهنگ لغت هوشیار