جدول جو
جدول جو

معنی ریمل

ریمل((مِ))
نام تجاری ماده ای که با آن مژه ها را آرایش می کنند
تصویری از ریمل
تصویر ریمل
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ریمل

ریال

ریال
یکنوع پول مسکوک که سابقا در ایران رواج داشته و معادل با یک قران و پنجشاهی بوده است
فرهنگ لغت هوشیار

ریمن

ریمن
محیل حیله گر مکار، کینه ور. چرک آلود چرکین پلید، زخمی که از آن چرک آید
فرهنگ لغت هوشیار

ریمه

ریمه
چرک سفیدی که در گوشۀ چشم یا میان مژه ها جمع می شود، قِی، خیم، رَمَص، ژَفک، کیغ
ریمه
فرهنگ فارسی عمید