جدول جو
جدول جو

معنی ریغو

ریغو
کسی که اسهال دارد و نمی تواند خود را کنترل کند، کنایه از آدم ضعیف
تصویری از ریغو
تصویر ریغو
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ریغو

ریغو

ریغو
انسان یا حیوانی که اسهال و شکم روش داشته باشد و خود یا دیگری را آلوده سازد، ریخ آلودِه، ریخو، ریخِن
ریغو
فرهنگ فارسی عمید

ریغو

ریغو
ریخو، ریخن، (ناظم الاطباء)، ریخ زننده، در تداول عامه، آنکه از بیماری و ضعف از آلودن خویش خودداری نکند، که خود باز نداند داشت، که بسیار برنشیند، که جامه پلید کند، (یادداشت مؤلف)، رجوع به ریخو و ریخن شود، سخت ضعیف و حقیر، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیغو

پیغو
حاکم خلخ، پادشاه ترکستان: اندر عمل تسکین عیار بک غازی بندند میان پیشت صد پیغو و صد تکسین. (سوزنی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیغو

پیغو
پرنده ای شکاری از تیرۀ باز با بال های سفید، نوک سیاه و چشم های قهوه ای مایل به قرمز
پیغو
فرهنگ فارسی عمید