معنی ریپ زدن
- ریپ زدن((زَ دَ))
- با حرکت های مقطع و نامتوازن کار کردن یا پیش رفتن
واژههای مرتبط با ریپ زدن
ریق زدن
- ریق زدن
- ریدن
ریق زدن
- ریق زدن
- ریدن. (آنندراج). تغوط. ریستن. (یادداشت مؤلف) :
خویش را آلودۀ مردار دنیا چون کنم
من که کون همتم ریقی بر این دنیا زده ست.
ملا فوقی یزدی (از آنندراج)
دید زدن
- دید زدن
- تعیین بها و ارزش چیزی به تخمین
راه زدن
- راه زدن
- غارت کردن مسافران در جاده قطع طریق، سرود گفتن
رقم زدن
- رقم زدن
- نگاشتن، تحریر کردن، نقش کردن نقاش، نویسنده و محرر
رنگ زدن
- رنگ زدن
- مالیدن رنگ برروی چیزی (در دیوار و غیره) رنگ کردن ملون ساختن
تیپازدن
- تیپازدن
- با نوک پا ضربه زدنتک پا زدن
جیغ زدن
- جیغ زدن
- صدای نازک و بلند بر آوردن فریاد کشیدن
توپ زدن
- توپ زدن
- (قمار) بروی دست حریف برخاستن در صورتیکه دست شخص پست تراز دست حریف باشد