معنی رؤساء - فرهنگ فارسی معین
معنی رؤساء
- رؤساء((رُ ؤَ))
- جمع رییس، سران، بزرگان، مهتران
تصویر رؤساء
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با رؤساء
روساء
- روساء
- جمع رئیس سران بزرگان مهتران: روسای ادارات، جمع رئیس، سالاران کزبودان فرنشینان
فرهنگ لغت هوشیار
ربساء
- ربساء
- بلای سخت. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج، رُبْس. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا