جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با روی هم

روی هم

روی هم
جمعاً. مجموعاً. (فرهنگ فارسی معین). مجموع. (یادداشت مؤلف) (لغات فرهنگستان) ، چیزی بالای چیز دیگری. (فرهنگ فارسی معین).
- روی هم رفتن، متراکم شدن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

روی گر

روی گر
آنکه آلات رویین سازد صفار، آنکه ظروف فلزی را سفید کند
روی گر
فرهنگ لغت هوشیار

روی گر

روی گر
کسی که ظروف رویین می سازد، کسی که ظروف فلزی را صیقل داده سفید می کند
روی گر
فرهنگ فارسی معین

رود زم

رود زم
رودخانه ای است مشهور. رودخانه ای است، و بعضی گفته اند نام شهری است که این رود از پهلوی آن میگذرد. (حاشیۀ دیوان ناصرخسرو) :
دهن خشک ماند بگاه نظر
اگر در دهانش نهی رود زم.
ناصرخسرو.
ترا فردا ندارد سود آب روی دنیایی
اگر بر رویت ای نادان برانی آب رود زم.
ناصرخسرو.
گر بزمین افتدی هندسۀ رأی تو
قوس وقزح سازدی طاق پل رود زم.
خاقانی.
رجوع به رود ژم شود
لغت نامه دهخدا

روح گم

روح گم
دهی است از دهستان باهوکلات بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار واقع در 30هزارگزی خاور دشتیاری و نزدیک مرز پاکستان. در جلگه واقع است و هوای گرم دارد. سکنۀ آن 80 تن است که مذهب تسنن دارند و به بلوچی سخن میگویند آب آن از چاه تأمین میشود و محصولش لبنیات، ذرت و حبوب، و شغل اهالی زراعت و گله داری است و راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا