جدول جو
جدول جو

معنی روی نمودن

روی نمودن
((نُ دَ))
توجه کردن، اتفاق افتادن، در خاطر گذشتن
تصویری از روی نمودن
تصویر روی نمودن
فرهنگ فارسی معین