جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با روشن قیاس

روشن قیاس

روشن قیاس
روشن رای. کنایه از کسی که فکر صحیح و تدبیر صائب داشته باشد. (آنندراج). کنایه از صاحب فراست. (انجمن آرا) (از برهان). زیرک و تیزفهم و بافراست. (ناظم الاطباء) :
نکوسیرتش دید و روشن قیاس
سخن سنج و مقدار مردم شناس.
سعدی
لغت نامه دهخدا

روشن ایام

روشن ایام
بهروز. درخشان روزگار. سپیدروز و کامروا:
دین روشن ایام است از او دولت نکونام است از او
ملکت باندام است از او ملت بسامان باد هم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا