جدول جو
جدول جو

معنی روشن فکر

روشن فکر((~. فِ))
دارای اندیشه های روشن، متجدد
تصویری از روشن فکر
تصویر روشن فکر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با روشن فکر

روشن فکر

روشن فکر
آنکه دارای اندیشه ای روشن است، کسی که در امور با نظر باز و متجددانه نگرد
فرهنگ لغت هوشیار

روشن فکر

روشن فکر
دانا، باهوش، آنکه متجدّدانه و بر پایۀ تعقّل فکر می کند
روشن فکر
فرهنگ فارسی عمید

روشن فکر

روشن فکر
آنکه دارای اندیشۀ روشن است. (فرهنگ فارسی معین) ، کسی که در امور با نظر باز و متجددانه نگرد. (فرهنگ فارسی معین). نوگرای. تجددپرست. تجددگرای. آنکه اعتقاد به رواج آیین و افکار نو و منسوخ شدن آیین کهن دارد
لغت نامه دهخدا

روشن فکری

روشن فکری
عمل و حالت روشن فکر. (فرهنگ فارسی معین). صفت روشن فکر. تجددخواهی. نوگرایی. و رجوع به روشن فکر شود
لغت نامه دهخدا