معنی روزی - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با روزی
روزی
- روزی
- رزق و خوراک هرروزه، غذای روزانه، توشه، کنایه از نصیب، قسمت
فرهنگ فارسی عمید
روزی
- روزی
- دهی از بخش ورزقان شهرستان اهر با 379 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول: غلات و سردرختی و سیب زمینی، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا