رخ، چهره، سطح، رویه، نما، طرف بیرون چیزی روی کسی را سفید کردن: کنایه از مایه سربلندی او شدن، از او در بدی پیشی گرفتن روی کسی را کم کردن: از گستاخی او جلوگیری کردن رخ، چهره، سطح، رویه، نما، طرف بیرون چیزی روی کسی را سفید کردن: کنایه از مایه سربلندی او شدن، از او در بدی پیشی گرفتن روی کسی را کم کردن: از گستاخی او جلوگیری کردن