جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با رنگ وارنگ

رنگ وارنگ

رنگ وارنگ
رنگارنگ، رنگ به رنگ، رنگ در رنگ، به رنگ های مختلف، گوناگون، رَنگ و وارنگ
رنگ وارنگ
فرهنگ فارسی عمید

رنگ و وارنگ

رنگ و وارنگ
رنگارنگ، رنگ به رنگ، رنگ در رنگ، به رنگ های مختلف، گوناگون
رنگ و وارنگ
فرهنگ فارسی عمید

راگ و رنگ

راگ و رنگ
لفظ اول هندی الاصل است و دوم مشترک در هندی و فارسی و هر دو معاً در هندی کنایه از صحبت نغمه و سرود عیش و طرب بود و مردم ولایت که بهند آمده یا نیامده اند و همانجا شنیده اند این لفظ را بسیار در اشعار خود آورده اند و اشارت بهندی بودن آن نکرده. و در رساله های ملاطغرا نیز واقع شده و این از جهت التزام الفاظ هندی است و آن در هندوستان بوده و آمده. (آنندراج) :
دگر از شیوه های راگ و رنگش
برقص آرد فلک را ساز و چنگش.
محسن تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

رنگ و وارنگ

رنگ و وارنگ
رنگارنگ. رنگ برنگ. رنگ دردرنگ. رنگ رنگ و به رنگهای مختلف. به الوان گوناگون. رجوع به رنگارنگ و رنگ برنگ و رنگ دررنگ و رنگ رنگ شود
لغت نامه دهخدا

رنگ دررنگ

رنگ دررنگ
رنگارنگ. رنگ رنگ. رنگ برنگ. به رنگهای گوناگون. به الوان مختلف. رجوع به رنگارنگ و رنگ رنگ و رنگ برنگ شود: و زمین آنرا از رخام رنگ دررنگ درافکندند. (مجمل التواریخ و القصص)
لغت نامه دهخدا

رنگ برنگ

رنگ برنگ
رنگارنگ. به لونهای مختلف. به رنگهای گوناگون. متلون. به انواع و اقسام مختلف:
شعر بی رنگ ولیکن شعرا رنگ برنگ
همه چون دیو دوان و همه شنگند و مشنگ.
قریعالدهر
لغت نامه دهخدا

رنگارنگ

رنگارنگ
مختلف الالوان و گوناگون بچند رنگ مختلف، با رنگ های بسیار
رنگارنگ
فرهنگ لغت هوشیار