معنی رقیع رقیع ((رَ)) کسی که وصله کند، آن که پینه دوزد، آن که نویسد، رقعه نویس، احمق، گول کسی که وصله کند، آن که پینه دوزد، آن که نویسد، رقعه نویس، احمق، گول تصویر رقیع فرهنگ فارسی معین