معنی رخت شو - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با رخت شو
رخت شو
- رخت شو
- شویندۀ رخت، مرد یا زنی که پیشه اش شستن رخت های چرک است، گازری
فرهنگ فارسی عمید
رخت شوی
- رخت شوی
- رخت شو. مخفف رخت شوینده. کسی است که لباس و هر پارچه را می شوید. (فرهنگ نظام). گازر. آنکه به مزد جامۀ کسان شوید. رجوع به رختشور شود
لغت نامه دهخدا
رخت شور
- رخت شور
- لهجۀ عامیانۀ رخت شو و رختشوی. مرد و یا زنی که جامه می شوید. (ناظم الاطباء). جامه شوی. آنکه به مزد جامۀ کسان شوید. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
رختشو
- رختشو
- رختشوی. رخت شوینده. آنکه به مزد جامۀ کسان شوید. (یادداشت مؤلف). رختشور در تداول عامه. و رجوع به رختشور شود
لغت نامه دهخدا
رخت کن
- رخت کن
- اطاقی که درآن لباس خود را بیرون آورند و به رخت آویز آویزان کنند
فرهنگ لغت هوشیار
رخت شویی
- رخت شویی
- عمل و شغل رخت شویی، دکان رخت شویی. یا ماشین رخت شویی دستگاهی که به وسیله نیروی الکتریسیته کار کند و عمل رخت شویی را انجام دهد
فرهنگ لغت هوشیار