معنی رخ رخ ((رُ)) گونه، چهره، هر یک از دو طرف گونه، سوی، طرف، عنان اسب، افسار گونه، چهره، هر یک از دو طرف گونه، سوی، طرف، عنان اسب، افسار تصویر رخ فرهنگ فارسی معین