جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با راه گستر

راه گستر

راه گستر
هر مرکب عموماً، واسب خصوصاً. (ارمغان آصفی) (بهار عجم). هر مرکوبی اعم از اسب و استر و خر و گاو و اشتر و جز آن. (ناظم الاطباء) (از برهان) (آنندراج) (از انجمن آرا) (از شعوری ج 2 ورق 5). مرکب. (شرفنامۀ منیری) :
که که سنگ آهن ار نعلی
زان سم راه گستر اندازد.
خاقانی.
در آن ره چنان راه گستر براند
که وهم از پیش چند منزل بماند.
زین الدین سنجری.
، مرکب راهوار و فراخ گام و خوش راه. (ناظم الاطباء) (از برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

سایه گستر

سایه گستر
آنکه یا آنچه سایه خود را منبسط کند سایه دار، آنکه دیگران را تحت حمایت خود گیرد
فرهنگ لغت هوشیار

سایه گستر

سایه گستر
درختی که سایۀ بسیار داشته باشد، برای مِثال درختی سایه گستر رسته بینی / رسی در سایه اش راحت نشینی (ایرج میرزا - ۱۵۶)، کنایه از شخص مهربان و نوازش کننده که دیگران را در سایۀ حمایت خود درآورد، سایه گسترنده، سایه افکن
سایه گستر
فرهنگ فارسی عمید

نام گستر

نام گستر
آنکه خویش را در اقطار جهان معروف سازد نامجو: (... درمردی بی نظیر ونام گستر)، معروف نام آور
نام گستر
فرهنگ لغت هوشیار