جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با راپرتچی

راپرت چی

راپرت چی
گزارش دهنده، شرح دهنده. وصف کننده. نقل کننده. روایت کننده. حکایت کننده. داستان گوینده. قصه گوینده. بیان کننده. (فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی)
لغت نامه دهخدا

راورتی

راورتی
میجر راورتی. از خاورشناسان نامی انگلستان بوده و طبقات ناصری را از پارسی بانگلیسی ترجمه کرده است و این کتاب در لندن بسال 1873 و 1881 میلادی چاپ شده است. وی یکی از گرانبهاترین نسخ مجمل التواریخ و القصص را داشت که پس از مرگش امناء اوقاف گیب آن نسخه را از زن بیوۀ او خریداری کردند. (از تاریخ ادبی ایران تألیف براون ج 3 ص 248 و 477) (چهار مقاله تعلیقات دکتر معین ص 231 و232). و رجوع به احوال و اشعار رودکی ج 3ص 953 شود
لغت نامه دهخدا

راپرت

راپرت
گزارش، شرح. وصف. نقل. روایت. حکایت. داستان. قصه. بیان. (فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی) ، خبر و اخبار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

راپتی

راپتی
رودخانه ای است در هند از شعب رود ’کوکره’ که به رود بزرگ گنگ در هندوستان میریزد و از کوههای هیمالیا سرچشمه میگیرد، ابتدا بجنوب غربی و بعد به شمال غربی و سرانجام بسوی جنوب شرقی جریان می یابد، مسیر آن 650 هزارگز است که پس از طی این مسیر به رود ’کوکره’ میریزد، (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا