جدول جو
جدول جو

معنی ذوالمنن

ذوالمنن((~. مِ نَ))
از صفات خداوند به معنی دارنده نعمت ها، ذوالمن
تصویری از ذوالمنن
تصویر ذوالمنن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ذوالمنن

ذوالمنن

ذوالمنن
صاحب منت ها، صاحب عطاها و احسان ها، از صفات خدای تعالی
ذوالمنن
فرهنگ فارسی عمید

ذو المنن

ذو المنن
صاحب منتها خداوند عطاها و احسانها، صفتی است از صفات خدای تعالی: (سادس ماه ربیع الاخراندر نیم روز روز آدینه بحکم کرد گار ذوالمنن) (حافظ)
ذو المنن
فرهنگ لغت هوشیار

ذوالمن

ذوالمن
خداوند منتهای بسیار. (دهار). عطابخش. منان. منعم. نامی از نامهای خدای تعالی:
حج بکن و کام دل بخواه از اینرو
کآنچه بخواهی تو بدهد ایزد ذوالمن.
فرخی.
دشمنان این ز خویشتن دیدند
خواجه از فضل ایزد ذوالمن.
فرخی.
چو در پیدا نهانی را ببینی
بدان کآمد سوی تو فضل ذوالمن.
ناصرخسرو.
علم اجلها بهیچ خلق نداده ست
ایزد دادار دادگستر ذوالمن.
ناصرخسرو.
آنکه در آفرینش عالم
غرض او بد ز ایزد ذوالمن
مسعودسعد.
تو آن عدیم همالی که نیست در عالم
همالت از همه آل پیمبر ذوالمن.
سوزنی.
مرد توکلم نزنم درگه ملوک
حاشا که شک به بخشش ذوالمن درآورم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا