جدول جو
جدول جو

معنی ذوات الاربع

ذوات الاربع((~. اَ بَ))
چارپایان
تصویری از ذوات الاربع
تصویر ذوات الاربع
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ذوات الاربع

ذوات الاربع

ذوات الاربع
چارپایان. چهارپایان. چاروایان و آن عبارت از همه انواع حیوان جز آدمی و طیر و انواعی از ماهیان باشد
لغت نامه دهخدا

ذوات الاربعه

ذوات الاربعه
نامی بوده است که قدمای از ادبا بمعتل اللام میداده اند
لغت نامه دهخدا

ذات الاصبع

ذات الاصبع
رضیمه ای است یعنی سنگهای برهم چیده ای است به دیار عرب. (المرصع). و صاحب تاج العروس گوید: رضیمه ای است بنی ابی بکر بن کلاب را و این قول اصمعی است و برخی گفته اند که در دیار غطفان است
لغت نامه دهخدا

ذو الاربع

ذو الاربع
یک چهارم پرده زبانزد خنیا آنست که در چهار نغمه افتد و بعبارت دیگر فاسله چهارم دست است، شعبه ایست از موسیقی مناسب با (راست) و (زنگوله)، کلمه ای که لام الفعل آن از حروف عله باشد ناقص
فرهنگ لغت هوشیار