جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ذلک

ذلک

ذلک
آن. برای اشاره بعید است: و ما ذلک علی اﷲ بعزیز. (قرآن 20/14) ، این است: ذلک فضل اﷲ یؤتیه من یشاء. (قرآن 54/5 و 21/57 و 4/62).
- بناءً علی ذلک، بنابراین. از اینرو.
- مع ذلک، و با این. با این همه. با وصف این.
- و غیر ذلک،و جز این.
- و نحو ذلک، و مانند این
لغت نامه دهخدا

بلک

بلک
سوغات، تحفه ولیک زارعی که بتنهایی کار میکند (نه بعنوان عضوی از یک گروه) و معمولا کار او زراعت محصولات دیمی و صیفی است. آتش، شراره آتش تحفه ارمغان سوغات، میوه تازه، نوباوه، جامه نو، هر چیز تازه و نوبرآمده که طبع از دیدنش محفوظ گردد، هر چیز طرفه. چنگ زدن بکسی یا بچیزی تشبث. چشم بزرگ برآمده. اما، بهر حال، علاوه برین ایضا، شاید
فرهنگ لغت هوشیار

آلک

آلک
غربال با سوراخهای تنگ، فرانسوی جلبک از رستنی های آبی سنبل الطیب آله، اشنه
فرهنگ لغت هوشیار

دلک

دلک
مالش دادن، مالیدن بر ماسیدن به دست مالیدن، مالش دادن (مالش - تنبیه)، ادب کردن، آزمودگی آفتاب زردی، سیاهی، نرمی، سستی بدست مالیدن مالش دادن، مالش
فرهنگ لغت هوشیار