معنی ذکران - فرهنگ فارسی معین
معنی ذکران
- ذکران((ذُ))
- جمع ذکر، نران، نرینگان، ذکور، مقابل اناث
تصویر ذکران
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ذکران
ذکران
- ذکران
- جمع ذکر، مردان نرینگان یاد بود جشنی است مر ترسایان را
فرهنگ لغت هوشیار
ذکران
- ذکران
- جَمعِ واژۀ ذَکَر نران. نرینگان. مقابل اناث. ذُکور. ذُکورَه. ذِکار. ذِکارَه. ذکَرَه
عید و عزای یکی از قدّیسان و رؤسای دین یهودو نصاری. یادکرد. زور.
جَمعِ واژۀ ذَکر. مردان
لغت نامه دهخدا