نق نق کردن نق نق کردن با آوازی نه بلند و نه کوتاه زاری کردن طفل و درخواست چیزی کردن، بهانه گیری کردن، نحسی و زر زر کردن فرهنگ لغت هوشیار
چق چق کردن چق چق کردن با زدن چیزی به چیز دیگر صدا وآواز برآوردن، در اصطلاح مردم مشهد و اهالی بعضی از شهرستانها و روستاهای خراسان، عیش و عشرت و شادی و خوشی کردن، چنانکه گویند: دیشب رفتیم وچق چق کردیم. یا آنکه گویند: بیا برویم چق چق کنیم لغت نامه دهخدا
لق لق کردن لق لق کردن جنبانی چیزی استوار چون میخ و دندان و غیره در جای خود با آواز، آواز تخم مرغ ضایع و تباه گاه ِ جنبانیدن لغت نامه دهخدا
نق نق کردن نق نق کردن با آوازی نه بلند و نه کوتاه زاری کردن طفل و درخواستن چیزی را. (یادداشت مؤلف). بهانه گیری کردن. زرزر کردن. نحسی کردن. ننگی کردن لغت نامه دهخدا