نسل. پشت. فرزندان. پدران و فرزندان. نسل آدمی و پری. نسل مردمان و جِن ّ. فرزند. فرزندان و فرزندزادگان، یستوی فیه الواحد و الجمع. ج، ذُرّیّات. ذَراری: طعنه چه زنی مرمرا بدان کم از خانه براندند اهل عصیان زیرا که براندند مصطفی را ذریۀ شیطان از اهل و اوطان. ناصرخسرو. و صاحب معالم التنزیل گوید یقع الذریه علی الاَّباء کما یقع علی الأولاد، زنان. رجوع به ذریت شود