معنی ذبح ذبح((ذُ بَ)) گزر دشتی، زردک صحرایی، نوعی قارچ، قسمی سماورغ، گیاهی است شیرین و آن را گلی سرخ است و شترمرغ خورد تصویر ذبح فرهنگ فارسی معین