مردم شجاع و دلیر و دلاور. (برهان) (ناظم الاطباء). دیوجان. (ازآنندراج). سخت دلاور. (شرفنامۀ منیری) : دیودلان سرکشش حامل عرش سلطنت مرغ پران ترکشش پیک سبای مملکت. خاقانی. دیودل باشیم و برپاشیم جان کان پری دلدار دیدار آمده است. خاقانی. ، مردم سیاهدل و تیره دل و سخت دل و بیرحم. (برهان) (ناظم الاطباء). تاریک دل و جاهل. (شرفنامۀ منیری)
جداری که در اطراف خانه زمین باغ و غیره بنا کنند به جهت محصور کردن و حفاظت آن آنچه از خشت آجر گل سنگ شاخه های درخت و جز آنها در اطراف محوطه (خانه باغ زمین و غیره) بنا کنند. یا دیوار خانه وروزن شدن خراب شدن خانه یا دیوار کوتاه دیدن عاجز وزبون دیدن
دلاوری. (شرفنامۀ منیری). قوت قلب. شجاعت. سخت دلی. (شرفنامۀ منیری). مردانگی و دلاوری. (ناظم الاطباء) : گر سلیمان نه ای به دیودلی در پریخانه چون وطن کردی. خاقانی. دل کم نکند در کار از دیودلی زیرا مزدور سلیمان است از کار نیندیشد. خاقانی
نام دو روستای متصل بهم ’طالش محله’ و ’سرهند’ از دهستان مرکزی بخش حومه لنگرود و در سه هزارگزی جنوب باختری این شهرستان و بر کنار راه شوسۀ لاهیجان به لنگرود واقع است. سر هند در حدود 1596 تن و طالش محله در حدود 340 تن سکنه دارد. این طالش محله مولد آقا شیخ عبداﷲ مازندرانی است. و رجوع به فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 شود
دیوار. (برهان) (ناظم الاطباء). و جنگ کرد بسیار بدر ارگ و کشتن کرد فراوانی بدر شارستان در کرکوی عاقبت بستد و ارگ را و قلعۀ زورین را بعد از آن دیوال آن را ببرید. (تاریخ سیستان ص 384). رجوع به دیوار شود