معنی دیوان سیاه کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی دیوان سیاه کردن
- دیوان سیاه کردن
- کنایه از گناه کردن
تصویر دیوان سیاه کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با دیوان سیاه کردن
دیوان سیاه کردن
- دیوان سیاه کردن
- دیوان سیه کردن. نامۀاعمال سیاه کردن. کنایه از معصیت کردن:
بدوزخ برد مدبری را گناه
که پیمانه پر کرد و دیوان سیاه.
سعدی
لغت نامه دهخدا
دیوان سیه کردن
- دیوان سیه کردن
- صحیفۀاعمال سیاه کردن. کنایه از معصیت کردن:
ز غیبت چه میخواهد آن ساده مرد
که دیوان سیه کرد و چیزی نخورد.
سعدی
لغت نامه دهخدا