جدول جو
جدول جو

معنی دینامیت

دینامیت
ماده ای قابل انفجار مرکب از نیتروگلیسرین و ماده ای متخلخل که موجب انفجار می گردد
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دینامیت

دینامیت

دینامیت
ماده ای منفجره که از نیتروگلیسیرین و ماده متخلخلی تشکیل یافته است و اغلب دارای نیترات آمونیوم یا نیترات سودیوم یا گاهی یکی از کربنها نیز هست، انفجار بوسیله چاشنی بعمل میاید
فرهنگ لغت هوشیار

دینامیت

دینامیت
مادۀ قابل انفجار که از ترکیب نیتروگلیسرین با مواد دیگر ساخته میشود و برای منفجر ساختن چیزی یا جایی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید

دینامیت

دینامیت
ماده ای منفجره که از نیترو گلیسیرین و مادۀ متخلخلی (مانند خاک اره) تشکیل یافته است و اغلب دارای نیترات آمونیوم یا نیترات سودیوم یا گاهی یکی از کربونها نیز هست، انفجار بوسیلۀ چاشنی بعمل می آید، دینامیت را ’آ، ب، نوبل’ کشف کرد، (1866م،)، (دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا

دینامیک

دینامیک
قسمتی از علم مکانیک که در آن از حرکت دستگاههای ذرات و اجسام تحت تاثیر نیروها بحث میشود، دینامیک با علل حرکت سروکار دارد و دینامیک از علم حرکت اجسام با قوه برق میباشد فرانسوی پویا نیرو ییک مربوط به قوه: واحد دینامیک، پر از نیرو مملو از نیروی حیاتی، بخشی از مکانیک که روابط بین قوی و حرکات را مورد مطالعه قرار میدهد مبحث حرکت اجسام علم الحرکات
فرهنگ لغت هوشیار

دینامیک

دینامیک
دارای حرکت و پویایی، پویا، شاخه ای از علم مکانیک که به بررسی چگونگی حرکت اجسام بر اثر نیروی وارده به آن ها می پردازد
دینامیک
فرهنگ فارسی عمید

دینامیک

دینامیک
پر از نیرو، متحرک، پویا، بخشی از علم مکانیک که حرکات را مورد مطالعه قرار می دهد، مبحث حرکت اجسام
دینامیک
فرهنگ فارسی معین

دینامیک

دینامیک
قسمتی از علم مکانیک که در آن از حرکت دستگاههای ذرات و اجسام تحت تأثیر نیروها بحث میشود، دینامیک با علل حرکت سر و کار دارد و حال آنکه سینماتیک در واقع بحث هندسی در حرکات است و ستاتیک یا تعادل شناسی علم تعادل نیروهاست، (ازدائره المعارف فارسی)، در تداول، پر از نیرو، مملو از نیروی حیاتی، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

دینامیسم

دینامیسم
هر یک از نظریه های فلسفی که پدیده های مادی جهان را حاصل عمل نیروهای گوناگون می داند، تحرک، پویایی
فرهنگ فارسی عمید