باران پیوسته با باد و بی رعد و برق یا آن که درنگ کند پنج روز یا شش روز یا هفت روز یا یکروز و یک شب و کمتر آن سه یک روز یا شب است و اکثر آن بهر ایام که برسد. ج، دَیم و دیوم. (منتهی الارب). باران آرام بدون رعد و برق. ج، دیم و دیوم. (از اقرب الموارد)
روشنی و ضیا بود. (برهان) روشنی. (غیاث) (آنندراج) (جهانگیری)، غله را گویند که با آب باران حاصل میشود. (برهان). غله که بی آب کارند در بعض ولایات بپارسی دیم و در آذربایجان دیمه گویند. (فلاحت نامه). غله را گویند که به آب باران شود. (جهانگیری). دمه (دَ / دِ م َ) در تداول مردم قزوین، باران و شبنم و بعضی گویند بمعنی باران عربی است. (برهان). رجوع به دیم شود