جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با دیگنیه

دیگینه

دیگینه
دینه. (آنندراج). دیروزی. دیروز. (ناظم الاطباء) :
هر روز فقیران راست هم عید و هم آدینه
نی عید کهن گشته آدینه و دیگینه.
مولوی
غذایی که در دیگ پخته شده باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

دیرنده

دیرنده
طولانی، دیر کننده، دیرپای، برای مِثال چو پاسی از شب دیرنده بگذشت / برآمد شعریان از کوه موصل (منوچهری - ۶۶)
دیرنده
فرهنگ فارسی عمید

بیانیه

بیانیه
اطلاعیه یا نوشته ای که از سوی سازمان، حزب یا شخص مسئولی صادر شود
بیانیه
فرهنگ فارسی معین