دیگینه دیگینه دینه. (آنندراج). دیروزی. دیروز. (ناظم الاطباء) : هر روز فقیران راست هم عید و هم آدینه نی عید کهن گشته آدینه و دیگینه. مولویغذایی که در دیگ پخته شده باشد. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
دیرنده دیرنده طولانی، دیر کننده، دیرپای، برای مِثال چو پاسی از شب دیرنده بگذشت / برآمد شعریان از کوه موصل (منوچهری - ۶۶) فرهنگ فارسی عمید