معنی دیپرس - فرهنگ فارسی معین
معنی دیپرس
- دیپرس((رِ))
- فشار دادن، پایین فشردن، افسرده کردن، غمگین کردن
تصویر دیپرس
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با دیپرس
دیررس
- دیررس
- مقابل زودرس. مقابل پیش رس. میوه که دیرتر از نوع خود بدست آید: ازگیل و زالزالک میوۀ دیررس است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا