معنی دهر - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با دهر
دهر
- دهر
- روزگار بی پایان که اول و آخر ندارد، زمان دراز، عصر و زمان، زمانه
فرهنگ فارسی عمید
دهر
- دهر
- روزگار. زمان دراز. دَهر، سال و زمان و عصر. دَهر، همیشه، مدت هزار سال. (ناظم الاطباء). رجوع به دهر در همه این معانی شود
لغت نامه دهخدا
دهر
- دهر
- فرودآمدن مکروهی بر قوم. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا