جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ده

ده

ده
به کسر دال و های مخفی کلمه تعحب و استفهام انکاری است، وه ! عجب ! چرا چنین گفتی؟ !، عدد 01 روستا، قریه، آبادی کوچک در خارج از شهر که دارای چند خانه روستائی باشد
فرهنگ لغت هوشیار

ده

ده
آبادی کوچک که دارای چند خانۀ روستایی باشد، روستا، قَریه، دیه، آبادی، دِهکده، کُل
پسوند متصل به واژه به معنای دهنده مثلاً داد ده، روزی ده، شیرده، فرمانده
ده و دار: کنایه از غوغا و هنگامۀ جنگ و پیکار
ده و گیر: کنایه از غوغا و هنگامۀ جنگ و پیکار، ده و دار، برای مِثال شه به ناز و نشاط شد مشغول / کز ده و گیر گشته بود ملول (نظامی۴ - ۶۱۰)
ده
فرهنگ فارسی عمید