جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با دوز و کلک

دوز و کلک

دوز و کلک
خدعه و نیرنگ توطئه. یا دوز و کلک جور کردن حقه ای سوار کردن توطئه کردن، حقه بازی. یا دوز و کلک جور کردن حقه بازی کردن
فرهنگ لغت هوشیار

دوز و کلک

دوز و کلک
توطئه. حیله. نیرنگ. اسباب چینی. توطئه چینی. حقه بازی: با هزار دوز و کلک خانه را از دست من خارج کرد. (یادداشت مؤلف).
- دوز و کلک چیدن، توطئه چیدن. کلک جور کردن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

کوک و کلک

کوک و کلک
از اتباع است. حیله. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلک شود.
- کوک و کلک کردن، با تعب و مهارت اسباب کاری را فراهم ساختن. (امثال و حکم ج 3 ص 1247)
لغت نامه دهخدا