جدول جو
جدول جو

معنی دورنگار

دورنگار
((نِ))
فکس، دورنگار (واژه فرهنگستان)، دستگاهی برای مخابره تصویر نامه و اسناد و آن چه روی کاغذ آمده باشد، دورنویس، نمابر، پست تصویری، فاکس
تصویری از دورنگار
تصویر دورنگار
فرهنگ فارسی معین