جدول جو
جدول جو

معنی دوبلکس

دوبلکس((لِ))
دارای اتاق هایی در دو طبقه با یک پلکان داخلی، دارای دو واحد جداگانه در یک دستگاه که هر یک می تواند جداگانه به کار افتد
تصویری از دوبلکس
تصویر دوبلکس
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دوبلکس

دوپلکس

دوپلکس
ژزف فرانسوا (مارکی). از مدیران لایق و فعال فرانسوی در مستعمرات فرانسه در هند (متولد 1697 و متوفای 1763 میلادی) شهرت او به سبب خوب اداره کردن کمپانیهای هند و فرانسه و توسعۀ آنهاست به طوری که در 1754 میلادی وسعت اراضی که تحت الحمایۀ او شده بودند بیش از دو برابر خاک فرانسه بود. و 30 میلیون جمعیت داشت اما ادامۀ کار و سیاست او با مخالفت کمپانی ها و دولت انگلیس مواجه گردید و لوئی پانزدهم او را از هند احضار کرد. (1754 میلادی) و وی پس از 10 سال در نهایت فقر بدرود زندگی گفت. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

دوبلاژ

دوبلاژ
فرانسوی دولایی، دو تایی، دو زبانی دگر زبانی بر گرداندن مکالمه فیلم از زبانی به زبان دیگر. برگردان مکالمه فیلم از زبانی به زبان دیگر
فرهنگ لغت هوشیار

دوبلور

دوبلور
آن که در برگردان فیلم به زبان دیگر به جای هنرپیشه اصلی حرف می زند
دوبلور
فرهنگ فارسی معین

دوپلکا

دوپلکا
قسمی از کبوتر. (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، نوعی سنگ که از آن انگشتری سازند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

دوالکه

دوالکه
مرکب از: دو+ الک + هَ نسبت، دو بار بیخته: نان دوالکه، نانی که آرد آن سبوس و نخاله کمتر از حد عادی و معمولی دارد. (یادداشت مؤلف) ، دوتنوره. دوباره تنور. دوآتشه. (یادداشت مؤلف). که دو بار آرد آن را با الک بیخته و گرفته باشند، نوعی نان خشک بی روغن و شکر. رجوع به دوآتشه و دوتنوره شود
لغت نامه دهخدا

دوبلاژ

دوبلاژ
برگرداندن مکالمۀ فیلم از زبانی به زبانی دیگر، (فرهنگ فارسی معین)، رجوع به دوبله و دوبله کردن شود
لغت نامه دهخدا