بازی با دوال و تسمه، نیرنگ و دغا و دورویی نمودن. (یادداشت مؤلف). مکر و حیله کردن. (آنندراج) : ای منافق یا سلیمان باش یا کافر به دل چند باید با خداوند این دوالک باختن. ناصرخسرو. ز گیتی حذر دار و با او دوالک مباز و برون کن دل از چنگ بازش. ناصرخسرو. دوالک همی باخت باچنگ شیر. نظامی