جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با دو لو

دو قلو

دو قلو
دو کودک که در یک زمان از یک شکم زاییده شوند توامان جنابه
دو قلو
فرهنگ لغت هوشیار

دو غلو

دو غلو
دو کودک که در یک زمان از یک شکم زاییده شوند توامان جنابه
دو غلو
فرهنگ لغت هوشیار

دو رو

دو رو
آنچه که پشت و روی آن از جهت طرح و رنگ اختلاف داشته باشد (مانند پارچه)، کسی که قولش خلاف عملش باشد منافق، گل رعنا (زیرا که یک روی آن سرخ است و روی دیگر زرد)
فرهنگ لغت هوشیار

دوقلو

دوقلو
توام، توامان، همزاد، دوبچه که در یک موقع از یک شکم زایند
دوقلو
فرهنگ لغت هوشیار