دوخواهران. (ناظم الاطباء). آن دو ستاره که به تازیش اختاسهیل و شعریان خوانند. (شرفنامۀ منیری) (از آنندراج) (از برهان). عبور و غمیصا. (از آنندراج) (برهان). رجوع به دوخواهران شود
سه خواهران. کنایه از بنات باشد و آن سه ستاره است پهلوی هم از جملۀ هفت ستارۀ بنات النعش که آنرا هفت اورنگ و دب اکبر نیزگویند و چهار دیگر بصورت کرسی است که نعش خوانند. (برهان). سه ستاره اند پهلوی هم از جملۀ هفت ستارۀ بنات النعش. (غیاث) (آنندراج) (جهانگیری) : زهره بدو زخمه از سر نعش در رقص کشد سه خواهران را. خاقانی. ای بر تن تو جان دوپیکر گریسته در هفت پرده چشم سه خواهر گریسته. سیف اسفرنگی