جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با دو چند

ده چند

ده چند
ده مقابل و ده برابر و ده دفعه بیشتر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

دوچند

دوچند
مضاعف و دوبرابر. (ناظم الاطباء). مضعف. (آنندراج). دوچندان. دوبرابر. دوتا. مضعوف. (یادداشت مؤلف). ضعف. (زمخشری) (دهار) (ترجمان القرآن). مضاعف. (دهار). دوتا. (زمخشری). و رجوع به دوچندان شود
لغت نامه دهخدا

در بند

در بند
کوچه بن بستی که دارای در و دروازه باشد، معبر تنگ و باریک در کوه، دره، قلعه دژ، کوچه پهن و کوتاه، اسیر محبوس. یا در بند بودن در قید، در صدد بقصد. توضیح باین معنی لازم الاضافه است: ملک اقلیمی بگیرد شاه همچنان در بند اقلیمی دگر. (گلستان) یا در بند چیزی بودن بدان علاقه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار

دیو بند

دیو بند
آنکه دیو را مغلوب سازد و در بند کند: طهمورث دیو بند، روز شانزدهم از هر ماه ملکی
فرهنگ لغت هوشیار