معنی دنان - فرهنگ فارسی معین
معنی دنان
- دنان((دَ))
- خرامان، رفتار از روی خرامیدن و ناز
تصویر دنان
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با دنان
دنان
- دنان
- در حال نشاط و شور و هیجان، راه رفتن و خرامان، برای مِثال ابر پشت پیلان تبیره زنان / از آن رزمگه بازگشته دنان (فردوسی - ۴/۱۰۳)
فرهنگ فارسی عمید
دنان
- دنان
- جَمعِ واژۀ دَن ّ. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به دن شود
لغت نامه دهخدا
دنان
- دنان
- به صیغۀ تثنیه، نام دو کوه که هر یک از آن دو را دَن ّ نامند. (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از معجم البلدان) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا