جدول جو
جدول جو

معنی دم زدن

دم زدن((دَ زَ دَ))
نفس کشیدن، نفس تازه کردن، حرف زدن، ادعا کردن، کنایه از تأخیر کردن
تصویری از دم زدن
تصویر دم زدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دم زدن

دم زدن

دم زدن
نفس کشیدن، تنفس کردن
کنایه از لب به سخن گشودن، حرف زدن
دم زدن
فرهنگ فارسی عمید