جدول جو
جدول جو

معنی دله دزد

دله دزد((~. دُ))
دزد چیزهای بی ارزش و کم بها
تصویری از دله دزد
تصویر دله دزد
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دله دزد

دله دزد

دله دزد
در اصطلاح عامیانه، آنکه چیزهای کم ارز دزدد. آنکه چیزهای کم بها دزدد. آنکه دزدیهای خرد و ناچیز کند. دزد چیزهای کم ارز. (یادداشت مرحوم دهخدا). نظیر آفتابه دزد و مانند آن، دزدی که به چیزهای کوچک خاصه خوراکیهای مختصر و ارزان بها و غیره قانع باشد. (از فرهنگ لغات عامیانه)
لغت نامه دهخدا

دله دزدی

دله دزدی
صفت دله دزد. عمل دله دزد. دزدیهای خرد. دزدی اندک و حقیر. اِسلال. سَلّه. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

دل دزد

دل دزد
دزدندۀ دل. دزد دل. آنکه دلها را می دزدد. آنکه دلها را می رباید. دلربا. ربایندۀ دل. و این صفت محبوبه و معشوقه افتد:
دل دزد و دلربای من آن سعتری پسر
کآورد عمر من به غم هجر خود به سر.
موقری (از ترجمان البلاغۀ رادویانی).
زلف دل دزدش صبا را بند بر گردن نهاد
با هواداران رهرو حیلۀ جادو ببین.
حافظ
لغت نامه دهخدا

کاه دزد

کاه دزد
کسی که کاه را سرقت کند، آنکه چیز های بی ارزش و کم بها بدزدد
کاه دزد
فرهنگ لغت هوشیار