به معنی تنک شراب باشد یعنی شخصی که حوصله در شراب خوردن نداشته باشد و او را مَل تَنگ هم می گویند. (برهان). کسی که حوصلۀ شراب خوردن نداشته باشد و نخورد و بعضی مُل تَنگ نوشته و صاحب برهان مَل تَنگ نیز آورده. (از بهار عجم) (از آنندراج). کسی که حوصله در خوردن شراب ندارد. (ناظم الاطباء)
دلشکن. دل شکننده. شکننده دل. هر چیز که حزن و اندوه آورد. (ناظم الاطباء) : یکی کار پیش آمدم دل شکن که نتوان ستودنش بر انجمن. فردوسی. ز طومار آن نامۀ دل شکن چو طومار پیچید برخویشتن. نظامی. زین واقعه چرخ دل شکن را هم خسته دل و فکار بینید. نظامی. ، آنکه دل دیگران شکند. آنکه عاشق یا زیردستان را به گفتار یا کردار رنجاند. قلب شکن: نیست آگاه که چاه زنخ و حلقۀ زلف دلبَر و دل شکن و دل شکر و دل گسل است. فرخی. همیشه دل به دست از بهر یار دل شکن دارم ندارد در جهان کس این دل و دستی که من دارم. غنی (از آنندراج)