جدول جو
جدول جو

معنی دل آشوب

دل آشوب((دِ))
آن چه یا آن که موجب آشوب و ناراحتی گردد، درختی است که برگ های آن پنج شاخه است
تصویری از دل آشوب
تصویر دل آشوب
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دل آشوب

دل آشوب

دل آشوب
آنچه باعث آشوب و به هم خوردگی دل شود و از آن حالت تهوع به انسان دست دهد، در علم زیست شناسی پنج انگشت
فرهنگ فارسی عمید

دل آشوبی

دل آشوبی
حالت و چگونگی دل آشوب. اضطراب. نگرانی. تشویش خاطر:
بدا سلطانیا کو را بود رنج دل آشوبی
خوشا درویشیا کو را بود گنج تن آسانی.
خاقانی.
رجوع به دل آشوب شود
لغت نامه دهخدا

پر آشوب

پر آشوب
پر فتنه و غوغا پر از جنگ بسیار آشفته. یا پر آشوب بودن، آشفته بودن پر فتنه و غوغا بودن، شوریده و متلاطم بودن
فرهنگ لغت هوشیار