معنی دکلته
- دکلته((دِ کُ تِ))
- لباس زنانه که قسمت بالاتنه آن باز است
واژههای مرتبط با دکلته
دکلته
- دکلته
- فرانسوی شیر داخ پیش شاخ
دکلمه
- دکلمه
- مطلبی را با صدای بلند و با آب و تاب از بر خواندن
دکلمه
- دکلمه
- خواندن مطلبی با صدایی بلند و حالتی تأثیرگذار
دکلمه
- دکلمه
- خواندن متنی ادبی با آهنگ و حالت های مناسب که مؤید معنی و مضمون خاص آن باشد
کلته
- کلته
- چهارپای و دد پیر و مانند آن
کلته
- کلته
- حیوان پیر و از کار افتاده، کسی که زبانش می گیرد و قادر به ادای کامل کلمات نیست، بریده دم
کلته
- کلته
- ویژگی حیوان پیر و از کار افتاده
دُم بُریدِه، ویژگی جانوری که دمش را بریده باشند، بُریدِه دُم، بَکنَک، اَبتَربرای مِثال به شاه ددان کلته روباه گفت / که دانا زد این داستان در نهفت (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۹۸)
ویژگی کسی که زبانش می گیرد و حروف را نمی تواند از مخرج ادا کند
دکله
- دکله
- دکله من صِلّیان، بقیه ای از صلیان که گیاهی است دشتی، یا پاره ای از آن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
دکله
- دکله
- پیراهن اطفال. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی) ، به هندی، جامه ای است پنبه دار که بالای رختها پوشند، خاصه در روز جنگ. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی). کژآکند:
که عیان شد به خلعت دکله
که نهان شد به چارقب ّ طلا.
نظام قاری (دیوان ص 19).
به جد جامه در کار کنده بودم که دست از این صنعت چون آستین دکله کوتاه کنم. (نظام قاری، دیوان ص 130). بر آن اقتصار کردند که دستش چون آستین دکله کوتاه کنند تا دیگری کالای خاص مردم نبرد. (نظام قاری، دیوان ص 143)