جدول جو
جدول جو

معنی دفته

دفته((دَ تِ))
آلتی فلزی دسته دار شبیه شانه که بافندگان پارچه هنگام بافتن پارچه آن را در دست گیرند و روی پود را می کوبند تا آن چه بافته شده جابه جا و محکم شود
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دفته

دفته

دفته
آلتی فلزی که دارای دسته ایست شبیه شانه که نساجان هنگام بافتن پارچه آنرا در دست گیرند و لای تارها زنند تا آنچه بافته شده بهم پیوسته و محکم گردد دفتین دفه
فرهنگ لغت هوشیار

دفته

دفته
آلت فلزی دسته دار شبیه شانه که بافندگان هنگام بافتن پارچه در دست می گیرند و پس از بافتن چند رشته پود با آن لای تارها را می کوبند تا آنچه بافته شده جا به جا و محکم شود، دفه، دفتین، بفتری، بف
دفته
فرهنگ فارسی عمید

دفته

دفته
افزاریست مانند شانه. (از برهان). شانۀ جولاهگان است که به آن کار کنند و دفتین نیز گویند. (آنندراج). آلتی فلزی که دارای دسته ای است شبیه شانه که نساجان هنگام بافتن پارچه آنرا در دست گیرند و لای تارها زنند تا آنچه بافته شده بهم پیوسته و محکم گردد. دفتین. دفه
لغت نامه دهخدا

دسته

دسته
دستک، آنچه مانند دست یا به اندازه دست باشد مانند دسته تبر
دسته
فرهنگ لغت هوشیار

دفنه

دفنه
یونانی تازی گشته هفت برگ کوهی مشت روی کوهی (مارزیون کوهی) از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار

دفعه

دفعه
یک نوبت، یکبار یکباره، ناگهان، بدون خبر، فوراً، یکدفعه
دفعه
فرهنگ لغت هوشیار